در طريق تربيت ديني چه مراقبت هايي لازم است ؟تربيت و آموزش ديني كودكان ( قسمت ششم )

در قسمت قبل به فنون و ابزار لازم در تربيت ديني پرداختيم . اينك در  ادامه مي خوانيم...

 

 

 

 

هـ - مراقبت هاي لازم

در طريق تربيت ديني كودكان مراقبت هايي بايد صورت گيرد تا امر تربيت مؤثرتر باشد . اين مراقبت ها از جهات مختلفي مورد بحث هستند كه اهم آنها عبارت اند از:

1-  پاسخ درست به سؤالات : درك و فهم كودك نسبت به مسائل مذهبي بسيار محدود است و به همين نظراو دائماً در زمينه هاي گوناگون به سؤال و پرسش مي پردازد تا دامنه اطلاعات خود را وسيع تر سازد. پرسش هاي او نشانه ي علاقه مندي او به عقلاني و مستدل كردن اطلاعات مذهبي است و براي مربي نقطه مثبتي مي باشد .

آنچه مهم است دادن پاسخ به سؤالات است كه بايد درست و قانع كننده باشد. ما نياز نداريم كه با استدلالِ نيرومند و قوي به كودك جواب دهيم ؛ زيرا او دراين رابطه شايد نتواند حقايق را درك كند و مباني درك منطقي و مستدل او چندان رشدي ندارند ؛ ولي ضروري است پاسخ ها قاطع باشند آن چنان كه او را قانع كنند نه ساكت ، قلب پاك و منزه او بايد آن را بپذيرد و ذهنش آن را در خود جاي دهد.

موفقيت در اين امر بسته به آن است كه والدين و مربيان ، خود اعتقادات و اطلاعات روشني داشته باشند و به آنچه كه مي گويند مؤمن باشند. اگر جاي ابهامي در زمينه اي خاص برايشان وجود دارد از خود دور سازند و در پاسخ هم خود را در وضع درك و فهم و موقعيت كودك قرار دهند.

2-  جلوگيري از بدآموزي ها: چه بسيارند شبهات و بد آموزي هايي كه براي كودك پديد مي آيند و ناشي ازجهل و يا بي توجهي مربيان است و البته آنها هم در اين امر شايد معذور باشند. از آن بابت كه برخي از مستشرقان خيانتكار، دوستان نادان و دشمنان دانا ذهن ها را آلوده كرده اند و افسانه ها و اساطيري را به نام مذهب وارد جامعه نموده اند و اذهان مردم را آلوده اند.

عقايد و افكارغلطي كه وارد مغزها شده اند به زودي از بين رفتني نيستند و اي  بسا كه خود به گروه و نسل هاي ديگر القاء شوند ودر ذهن آنها هم ريشه دار گردند. در آموزش ها، بويژه در آموزش مذهبي بايد چيزي را به كودك آموخت كه بعدها نيازي به اصلاح نداشته باشد.

والدين و مربيان اعتقاد به خدا، به مذهب و تعاليم آن را به گونه اي در كودك پديد آورند كه روح مذهب در آنان به صورتي صحيح استوار گردد. همچنين مسائل و مباحث آموخته شده به صورتي باشند كه كودك در حال و بعد ، آنها را منافي با حق و حقيقت نيابد. غرض اين است بدانيم كه عقايد مذهبي كودكان با زندگي روزمره و تجارب و آگاهي هاي خانواده و مدرسه ارتباط نزديك دارد.

3-  ايجاد عادات مذهبي : زندگي خود و خانواده خود را مذهبي كنيد. آن چنان كه رفتار و گفتار، رفت و آمدها ، معاشرت ها ، خور و خواب ها و موضعگيري ها همه رنگ مذهب داشته باشند. نماز خود را در اول وقت بخوانيد و برنامه كار و بازي كودك را طوري ترتيب دهيد كه در آن ساعت فارغ البال و با شما همراه باشد؛ روح خير خواهي نسبت به همنوع را درخود زنده و متجلي سازيد تا فرزند شما از آن درس بياموزد؛ در برخوردها خوشرو باشيد كه حاصل آن عملاً خوشرويي فرزند شما باشد و درهمه ي آنچه كه مورد نظر است به طور مداوم و مستمر عمل كنيد تا اين خوي ها در شما و فرزندنتان به صورت عادت درآيد.

4-  خستگي جسمي و ذهني : ما دوست داريم كه فرزندان ما عامل به مذهب و تعاليم آن باشند ولي نمي خواهيم كه كودك را در طريق مذهب و عبادت و طاعت آن چنان خسته كنيم كه از آن متنفر و بيزار گردد. طفلي كه از همان آغاز حيات از عبادت خسته شود ترجيح خواهد داد كه بدون مذهب باشد.

غرض اين است كه در اعمال مذهبي ظرفيت جسماني ، رواني، فكري و عاطفي كودك را در نظر گيريم و ببينيم تا چه حد آمادگي پذيرش و عمل دارد. از كودك هفت ساله خود انتظار نداشته باشيد كه پا به پاي شما در راهپيمايي ها شركت كند و چون شما شعار دهد. او كودك است، خسته خواهد شد . از فرزند ده ساله خود انتظار نداشته باشيد كه چون شما در جلسه مذهبي چند ساعته ساكت و آرام بنشيند وهمانند شما به خواندن دعا، سينه زني و مرثيه خواني بپردازد.

بررسي هاي علمي نشان مي دهند كه بيشتر لامذهبان و يا مخالفان مذهب از دو گروهند:يكي فردي كه در دوران كودكي  و نوجواني آگاهي و تربيت مذهبي به او نداده اند و ديگر فردي كه تربيت مذهبي دوران كودكي اش با خشونت و سختگيري توأم و همراه بوده است و يا كودك را در عين نفهميدن مسئله اي  وادار به عمل كرده اند.

و- هشدار

غرض هشداري است به والدين و مربيان كه بر اثر بي توجهي ، سهل انگاري و جهل و ناداني ، وضع و موقعيتي را براي  كودكان پديد مي آورند كه آنان در آينده با دشواري هايي مواجه خواهند شد. في المثل برخي از والدين و مربيان طفل را در دوران كودكي از تربيت ديني دور نگه مي دارند. بدان مقصد كه اين امر برايشان زود است و بعدها در سنين نوجواني امكان اعمال نظر برايشان نخواهد بود. و يا بعضي از مربيان مسئله اي را وارونه و غلط به كودك القاء مي كنند بدان گمان كه در آينده پس از بزرگ شدن كودك آن را اصلاح نمايند ؛ و اينان روزي به خود مي آيند كه كار از كار گذشته و در امر تربيت با صدها دشواري مواجه خواهند بود.

رمز از دست دادن عقايد

اين كه چرا برخي از افراد با اين كه در خانواده مذهبي به دنيا آمده اند ترك دين و مذهب مي گويند پاسخش تا حدودي مربوط مي شود به بخشي از تحليلي كه ارائه داديم . در عين حال براي هشياري برخي از والدين علاقه مند به پرورش مذهبي فرزندان ، عرض مي كنيم كه به موارد زير هم توجه داشته باشند و رمز ترك عقايد و لا مذهبي فرزندشان را در اين روابط جستجو كنند:

1-   عدم آگاهي و معرفت نسبت به مسائل مذهبي كه خود سبب رسيدن به اين نكته مي شود كه كار مذهب عملي پوچ و بي فايده است.

2-   وجود تناقض در رفتار و كردار، در گفتار و عمل والدين و مربيان كه كودك را نسبت به آنها بدبين مي سازد.

3-   اِعمال روش هاي خشك و مستبدانه در آموزش مذهبي و درخواست اطاعت كوركورانه و بي قيد و شرط.

4-   عدم توان استدلال منطقي در اين رابطه كه وجودش براي دفاع از كيان عقيدتي هركس ضروري است .

5-   وجود افسانه و اساطير و خرافات و موهومات و شبهات به اسم مذهب كه سبب بدنام كردن مذهب مي شود.

6-   عدم ايجاد رابطه بين دين و دانش و حتي اصرار به متضاد نشان دادن اين دو مسئله  .

7-   القاء ترك لذات به اسم دين ، بدين ادعا كه لازمه دينداري ترك لذات است .

8-   وجود تفاوت بين آنچه كه از لحاظ تعاليم مطرح مي شود و عمل آن در اجتماع و مسئولان مذهبي جامعه .

9-   تحميل بدون در نظر داشتن ظرفيت جسمي و رواني كودك.

10-   عدم زمينه سازي براي ايجاد آمادگي در كودك به گونه اي كه گاهي جاذبه تلويزيون نمي گذارد كودك به دنبال نمازش برود.

11-  معاشرت هاي بي بند و بار و بي ضابطه كه موجبات فساد و گمراهي ها را فراهم مي آورند.

12-   زرق و برق ها ي فسادانگيز محيط و القائات ناروا در اين رابطه كه ناشي از تلاش جاهلان و دشمنان دوست نما است .

توجه به امانت داري

در همه حال فراموش نكنيم كه ما امانتدار خداييم . كودك، امانتي است از خدا در دست ما و بعد هم  در دست خودش و بعد هم در دست اجتماع و مسئولان ديني. ما در برابر اين امانت مسئوليم و بايد حساب پس بدهيم . بار مصيبت دو چندان خواهد بود وقتي كه ما نه براي خود فكري كرده باشيم ، نه براي فرزندانمان، بي اعتنايي و يا سهل انگاري در انجام وظيفه عقوبت آفرين است.

در اين راه از چه كسي مدد گيريم؟

در تربيت فرزندان و ساختن  و به عمل آوردنشان بايد از مددها و نيروهايي استفاده كرد. نخست بايد از همت و عزم و اراده خود مدد خواست كه جداً به تربيت كودك همت گماريم و بكوشيم او را بسازيم و به عمل آوريم . ثانياً از آنها كه آگاه و صاحبنظرند ، از مسئولان تربيت، از معلمان اخلاق ، از صاحبنظران در فهم قرآن بايد مدد بخواهيم كه آگاهي ها و اطلاعات لازم را در اين رابطه در اختيارما بگذارند. از فرصت هايي كه در اجتماع است ، از امكاناتي كه دولت و دستگاه هاي آموزشي در اختيار مي گذارند بايد به نفع سازندگي و اصلاح كودك استفاده كرد.

و سرانجام بايد از هستي بخش مطلق ، از مددرسان توانا و نزديك ، از خداوند خلق  و امر براي حفظ و به ثمر رساندن امانت خودش طلب كمك كرد.

 






نظرات:



متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی